Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-03@19:47:52 GMT

جنایت تکان دهنده آتش افروزان سنگدل !

تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۲۴۰۱۸

محاکمه علنی دو پسر سنگدل که متهم هستند مادر ناتنی و پدرشان را به طرز وحشتناکی به قتل رسانده و اجساد آنان را درون پراید به آتش کشیده اند، در حالی آغاز شد که تعدادی از دانشجویان و کارآموزان رشته‌های حقوق و قضا در جلسه دادگاه حضور داشتند.

به گزارش خراسان، ماجرای این جنایت هولناک نیمه شب نوزدهم فروردین سال ۹۸ زمانی لو رفت که شهروندان خودروی پرایدی را در حاشیه جاده نیشابور- کاشمر مشاهده کردند که شعله‌های آتش از آن زبانه می‌کشید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حالی که آتش سوزان پراید را بلعیده بود و دود غلیظی از آن در تاریکی شب به هوا برمی‌خاست، تعدادی از رانندگان عبوری و شهروندان با امکانات اولیه به طرف آتش دویدند و قبل از رسیدن نیروهای امدادی شعله‌های سرکش آن را خاموش کردند اما همزمان با فروکش کردن زبانه‌های آتش ناگهان دو جسد سوخته در میان دودهای سیاه نمایان شد و بدین ترتیب پرونده‌ای جنایی روی میز دادسرای عمومی و انقلاب نیشابور قرار گرفت چرا که بررسی‌های مقدماتی افسران پلیس آگاهی و کارشناسان آتش‌نشانی حکایت از یک جنایت عمدی داشت. ساعتی بعد با مشخص شدن مالک پراید و هویت زن و مرد میان سالی که در شعله‌های آتش کاملاً سوخته بودند، دامنه تحقیقات پلیسی به سوی جنایت خانوادگی کشیده شد و این گونه دو پسر ۱۷ و ۲۱ ساله قربانیان این ماجرای تکان‌دهنده بازداشت شدند و به مقر انتظامی انتقال یافتند.

با اعترافات دو پسر مذکور، این پرونده جنایی رنگ «حیرت» به خود گرفت و بدین ترتیب فرزندان سنگدل پس از اقرار به قتل نامادری و پدر خود صحنه حادثه را در حضور بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب نیشابور بازسازی کردند و چگونگی به آتش کشیدن اجساد آن ها را شرح دادند.

پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، این پرونده جنایی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیر نظر قاضی «محمد شجاع‌پور فدکی» رئیس با تجربه دادگاه مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت. در همین حال چندین جلسه محاکمه با حضور وکلای مدافع برگزار شد و متهمان که در برابر سوالات تخصصی قضات دادگاه عاجز مانده بودند در نهایت جزئیات قتل نامادری و پدر خود را در حالی تشریح کردند که «مهدی-ح» نوجوان ۱۷ ساله به اتهام مشارکت در قتل و «مصطفی-ح» برادر ۲۱ ساله وی به اتهام معاونت در قتل پای میز محاکمه ایستادند.

از سوی دیگر با اعلام گذشت اولیای دم «علیرضا-ح» (پدر متهمان) روند رسیدگی وارد مرحله جدیدی شد و بالاخره پس از احراز جرم توسط قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، رای دادگاه درباره این پرونده جنایی صادر شد. بر اساس این رای مهدی (متهم ردیف اول) به خاطر گذشت اولیای دم از خون‌خواهی به ۸ سال زندان از جنبه عمومی جرم و به اتهام قتل نامادری به قصاص نفس محکوم شد.

در همین حال دادگاه متهم ۲۱ ساله این پرونده جنایی را نیز به اتهام معاونت در قتل‌های مذکور به تحمل ۲۵سال زندان، ۳۱ ضربه شلاق و پرداخت مشارکتی دیه با متهم ردیف اول به خاطر جنایت بر میت (سوزاندن اجساد) محکوم کرد.

رای صادرشده از سوی شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد اعتراض متهمان و وکلای آنان قرار گرفت و بدین ترتیب قضات شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور پس از بررسی دقیق پرونده برخی ایرادات شکلی در رسیدگی قضایی را مورد تاکید قرار دادند و نقایصی را بر رای مذکور وارد دانستند. به همین دلیل و با نظر قضات دیوان عالی کشور پرونده مذکور به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی (شعبه هم عرض) ارسال شد تا عاملان این جنایت دوباره پای میز محاکمه بنشینند و به سوالات فنی و تخصصی برای رفع ایرادات شکلی مذکور پاسخ دهند.

با توجه به اهمیت و حساسیت این پرونده و نکات ظریف حقوقی و قضایی که مورد توجه جدی مقامات قضایی قرار گرفته بود، با نظر قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) جلسه محاکمه به صورت علنی برگزار شد چرا که قاضی خلیلی (رئیس کل دادگستری خراسان رضوی) همواره بر تحلیل‌های کارشناسی آرای قضایی و بهره‌مندی استادان دانشگاهی و همچنین کارآموزان قضایی و دانشجویان رشته‌های حقوقی از چنین جلسات محاکمه تاکید می‌کند.

در این جلسه دادگاه که به ریاست قاضی دنیادیده و مستشاری قاضی مصطفوی و با حضور وکلای مدافع شکل گرفت «مهدی-ح» (متهمی که هنگام ارتکاب جرم ۱۷ ساله بود)، درباره این جنایت تکان دهنده گفت: ساعت ۶ عصر بود که مقداری مشروبات الکلی نوشیدم و سپس با یک میله نیم متری (لوله داربست) به سراغ نامادری ام رفتم و از پشت به سرش کوبیدم. بعد هم چون می‌دانستم اگر پدرم موضوع را بفهمد خیلی ناراحت می‌شود او را نیز با ضربات میله آهنی کشتم و سپس با کمک برادرم (مصطفی) اجساد را درون پراید گذاشتیم و در حالی به طرف کاشمر حرکت کردیم که برادرم مقداری بنزین خرید و به دنبالم آمد.

من پشت فرمان پراید بودم اما وقتی به نقطه‌ای خلوت رسیدیم اجساد را درون خودرو آتش زدم و بعد به همراه برادرم به خانه باز گشتیم تا آثار خون‌ها را پاک کنیم. وی درباره انگیزه خود از ارتکاب چنین جنایت حیرت آوری گفت: از قبل با نامادری‌ام درگیری داشتم و رفتارهایمان با هم سازگاری نداشت چرا که احساس می‌کردم مدام غر می‌زند.

در همین حال مصطفی (متهم دیگر) در جایگاه متهمان قرار گرفت و به قضات با تجربه دادگاه گفت: برادرم مست بود که با میله به پشت سر نامادری مان زد. من ترسیدم و در حالی که جیغ می‌زدم برادر پنج ساله ام را که آن جا بود به آغوش گرفتم تا این صحنه را نبیند.

بعد فهمیدم که برادرم پدرم را که در خواب بود هم کشته است. از شدت ترس پاهای پدرم را گرفتم و پیکر بی جان او را به داخل پراید بردیم. برادرم به من گفت من جلو می‌روم و تو هم مقداری بنزین از جایگاه سوخت بگیر و پشت سر من با نیسان بیا. وی ادامه داد: من با نامادری ام قهر بودم وقتی او به داخل حیاط آمد تا از درون خودرو چیزی بردارد من او را به کناری کشیدم تا آشتی کنم ولی مهدی به یکباره با میله آهنی به سرش کوبید. زمانی که مادرم به زمین افتاد فریاد زدم بدبخت شدیم. در همین حال او به سراغ پدرم رفت و او را هم در خواب با ضربات میله آهنی کشت اما من اشتباه کردم و تقاضای بخشش دارم.

با پایان یافتن اولین جلسه محاکمه علنی، رئیس دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد تا زمان برگزاری جلسات محاکمه دیگر مشخص شود.

در حاشیه محاکمه دو متهم سنگدل این پرونده جنایی بسیاری از حاضران بهره‌مندی از تجربیات قضایی در جلسات محاکمه پرونده‌های جنایی را بسیار با اهمیت دانستند و به قدردانی از مسئولان دستگاه قضایی و همچنین قضات ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پرداختند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: حمله تروریستی کرمان تیم ملی فوتبال ایران یمن قانون حمایت از گزارشگران فساد جنایت آتش سنگدل حمله تروریستی کرمان تیم ملی فوتبال ایران یمن قانون حمایت از گزارشگران فساد پرونده جنایی همین حال قرار گرفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۲۴۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به بی‌بدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!

فیلم سینمایی "بی‌بدن" دنبال زدن تلنگری به خانواده‌هاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسست‌های والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی

فیلم «بی‌بدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.

دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پرونده‌های جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سال‌های 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناک‌ترین قتل‌های چند سال اخیر و در عین حال جنجالی‌ترین پرونده‌ قضایی باشد.

حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!

مروری بر زیرمتن‌های نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌گویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا می‌شد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکل‌گیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟‌ به نظر می‌رسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟

جست‌وجو در شخصیت‌پردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش می‌گذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهم‌ترین اتفاقات رخ داده در بطن خانواده‌اش بی‌خبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمی‌کند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بی‌اراده، تنها شنونده دیالوگ‌های طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانس‌های فیلم، مخاطب را آزار می‌دهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر می‌رسد این شخصیت‌پردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.

در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بی‌مسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش می‌رود که با خبر قتل دخترش مواجه می‌شود.

البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش‌ در بازی‌های انرژیک می‌شناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بی‌بدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد می‌کند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانس‌های بی‌بدن شود.

در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشری‌اش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه می‌کند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانس‌های فیلم پنهان‌کاری او تو ذوق می‌زند و در نهایت زنجیره‌ای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار می‌کند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخش‌های مختلفی از فیلم دیده می‌شود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.

خانواده‌ای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهم‌ترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمی‌گذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بی‌مسئولیتی والدین چه می‌تواند باشد؟

سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آینده‌ای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی می‌کشد، تصمیم به ازدواج مجدد می‌گیرد. لجبازی‌های مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت می‌شود که سرنوشت سروش بی‌شباهت با ارغوان نباشد. به نظر می‌رسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بی‌مسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهم‌تر است و بهای این غرور، خون پسرش است.

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است،‌ نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛‌ در ظاهر، عملی که مرتکب می‌شود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعله‌ور می‌کند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم می‌شود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناک‌تر است.

بی‌بدن ضد قصاص است؟‌

یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بی‌بدن از قصاص طرفداری می‌کند یا علیه آن است؟‌ تجربه تماشای فیلم‌هایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک می‌کشند، نشان می‌دهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک می‌کند، برای فرد اعدام شده دلسوزی می‌کند؛ آیا این اتفاق در بی‌بدن برای سروش تکرار می‌شود؟

تصاویر دوربین‌های مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش می‌شود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش می‌کند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راه‌ها را برای بخشش می‌بندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمی‌کند و بارها اعلام می‌کند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمی‌گیرد. به نظر می‌رسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئله‌ای مهم‌تر بروند و آنهم «گسست‌های درون یک خانواده» است.

 

چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت


یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشان‌تر

اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بی‌بدن توجهات را به خود جلب کرد؛‌ نوید پورفرج و گلاره عباسی.

پورفرج که با بازی در فیلم‌های سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنری‌اش را به رخ کشید، در بی‌بدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پرونده‌هایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.

در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش می‌بینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی می‌کند.

بی‌بدن شباهت‌های زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابه‌لای پرونده‌های قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون می‌کشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار می‌دهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟‌

به نظر می‌رسد که بی‌بدن دنبال زدن تلنگری به خانواده‌هاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسست‌های والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بی‌مسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بی‌گناه هم نیستند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • اصرار قاضی تورین: ستاره یووه محاکمه می‌شود
  • فیلم| ویدیوی تکان دهنده از صحبت‌های کودک فلسطینی که تمام اعضای خانواده‌اش به شهادت رسیدند
  • روایت تکان‌دهنده یونیسف از گورستان‌های کودکان غزه
  • جریمه نقدی برای متهم پرونده قاچاق دارو در تربت حیدریه
  • نگاهی به بی‌بدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
  • محاکمه مرد رمال به اتهام تعرض به ۵ زن
  • گزارش تکان‌دهنده نهاد فلسطینی از جنایات اسرائیل | از بریدن سر، دست، پا و شکم و درآوردن لباس شهدا تا دفن آنها در زباله‌ و...
  • گزارش تکان‌دهنده نهاد فلسطینی از جنایات اسرائیل/ از مثله کردن شهدا تا دفن آنها در زباله‌
  • آمارهای تکان‌دهنده مصطفی معین از بی‌اعتمادی جامعه ایران نسبت به همدیگر، رسانه و مسئولان (فیلم)
  • آمارهای تکان‌دهنده مصطفی معین از وضعیت جامعه